شما اینجا هستید   |

دکان پُر رونق «خرافه»
کوتاه‌نوشت - شماره هفت (7) - موضوع: پیرامون ادعای عدم سرایت مطلق بیماری‌ها در اعتاب مقدسه

دکان پُر رونق «خرافه»

بسم الله الرحمن الرحیم

🔹 کتاب «دار الشفاء» اثر محمد حسن وکیلی، مدلل‌ترین مسوده‌ای است که تا کنون در اثبات تفاوت آثار تکوینی _ بهداشتی اماکن مقدسه منتشر شده است. کتابی پر از اشکال روشی و البته سراسر ایرادِ استظهاری و استنباطی. خلاصه آن این است که: «تکویناً بیماری در اماکن مقدسه سرایت نمی‌کند و آثار بهداشتی اعتاب شریفه، با سایر اماکن متفاوت است».

🔸 عوام که هیچ! اما به تازگی دریافتم که این ادعای باطل، گریبان‌گیر طیف وسیعی از محققین نیز شده است. فی المثل جناب طاهرزاده، مطاوی ناصواب این کتاب را «علمی و منطقی» شمارده‌اند و فاضل ارجمند جناب طیب‌نیا نیز، همین مبانی را بازگو کرده و به طور اعجاب‌آوری از آیه تطهیر به «عدم سرایت تکوینی بیماری در حرم‌ها»‌ نقب زده‌اند.

🔹 هر چند این وصله‌ها ثبوتاً و اثباتاً به معصومین نمی‌چسبد، اما منابع وحیانی ما به وضوح، و بدیهیات تجربی ما به صراحت، حکایت از آن دارند که آثار تکوینی و اسباب بهداشتی اَعتاب شریفه، با کلیسا و جَم‌خانه و پاساژ و بازار، هیچ تفاوتی نداشته و تمام این کره خاکی علی السویه، کوک شده سرانگشتان ظریف باری تعالی است.
چگونه ممکن است که امراض، بر اَبدان مطهر معصومین عارض شود و حیات شریفشان را دگرگون سازد، اما همین آثار و عوارض‌، از مرقد و صحن و سرای‌ ایشان برداشته شده باشد؟! آن هم تکویناً؟!

🔸 اگر اَبدان این انوار مقدسه _ که بیشترین اتصال و همجواری را با روح مطهرشان داراست _ در دایره اسباب مادی و طبیعی تحلیل می‌شود؛ چه دلیل معتبری وجود دارد که مَشهد امام و مرقد او از این اسباب مستثنی شده باشد؟

🔹 اگر بنا است عدم شیوع کرونا در اربعین و محرم، بر اعجاز سید الشهدا علیه السلام حمل شود، چرا این اعجاز در وبا و طاعونِ‌ ادوار پیشین رخ نداده است؟
چرا صاحب حدائق، به همراه کثیری از شیعیان، در کربلاى معلى از مرض طاعون سر بر تیره تراب کشیدند و از این اعجاز بی‌بهره ماندند؟! (ر.ک: فارسنامه ناصری، ج۲، ص۱۴۰۷). تا جایی که بر اساس برخی نقل‌ها، در رمضان المبارک سال ۱۱۸۸، در نجف و کربلا، قریب به سیصد نفر، بلکه متجاوز و زیاده بر آن فوت شده‌اند. (ر.ک: وقائع السنین، ص۵۷۳ و سفرنامه عضد الملک، ص۲۰۱).

🔸 چنان که مکه به عنوان حریم امن الهی در سال ۱۷۴، آن هم در موسم حج، گرفتار وبا می‌شود و هیچ معجزه و کرامتی نیز رخ نمی‌دهد «‌‌سنه أربع وسبعین ومائه… وقع الوباء بمکه…». (ر.ک: تاریخ الطبری ج۸، ص۲۳۹ – الخرائج و الجرائح ج۲، ص۷۱۴)
مادامی که توجیهات معقولی چون قوت ابدان عراقی‌ها، و یا تفاوت در سبک زندگی، و یا عدم وجود فرد ناقل در تجمعات، و یا نبود آمار و ارقام صحیح و… مطرح است، هرگز نوبت به توجیهات «اعجازگونه» نخواهد رسید!

🔹 از قضا آخرین تیر جعبه استدلال این سروران سهل‌اندیش، جزوه شبه‌ علمی «چه کنیم عقلمان کامل شود» اثر مهندس یونسیان است. البته اهل فضل به بضاعت مزجات آن واقفند، اما حتی در بخشی از مستندات همین جزوه نیز تصریح شده است که نه تنها میکروب، روی سطح ضریح و اطراف مرقد مستهلک نشده است بلکه از روی سطح ضریح به میزان ده هزار میکروب برداشته شده و هرگز اینگونه نیست که بار میکروبی آن صفر بوده باشد.

🔸 اگر پوزیتیویست‌وار، به طامات و خرافات بتازید؛ بهتر از آن است که بُزِ اَخفش‌وار، منقولات نامعقول را تایید و ترویج کنید. اگر قرار است به استقراء و تجربه اِسناد دهیم، توقع می‌رود که اولیات روش تحقیق در پزشکی را بدانیم؛ و فرق پژوهش علمی و شبه علمی را تشخیص بدهیم که اگر جز این باشد، خانه خرافه را آباد نموده‌ایم و در آتش تنور قشری‌گری دمیده‌ایم.

🔹 بله! «لا الهی» هم اگر آمده بدون «الا» نیست. گفت: «به ذره گر نظر لطف بو تراب کند، به آسمان رود و کار آفتاب کند». بدون شک در مذهب عدلیه، سقف ایمان بر ستون «معرفت الامام» استوار است. اما هیچگاه نباید این عشق و ارادت، چراغ بدیهی‌ترین امور طبیعی را در اندیشه ما خاموش کند.
به گمان صاحب این قلم! متفاوت دانستن آثار تکوینی حرم‌های معصومین، بیش از آنکه حاصل بی‌دقتی، یا جوگیری‌ از سر عشق و ارادت باشد، حاصل پیش فرض‌های باطل اعتقادی و البته استنباط‌های غیر روشمند است.

🔸 وضوح این عرائض، بر خبیرانِ حدیث و فقیهانِ خردمند پوشیده نیست، و صرفاً فریادی بود نومیدانه و البته خیرخواهانه!
حدیث «چاه و فریاد» زیاد است، زیاد!…

و آخر دعوانا أَن الْحَمد للَّه رَبِّ الْعالَمین
✍️ علی امیری — ۲۹ رمضان المبارک ۱۴۴۲

دسته بندی : کوتاه‌ نوشت‌ها
به اشتراک بگذارید : | | |