بسم الله الرحمن الرحیم
🔸 تکنولوژی و تغییرات بنیادین در ساختارهای تمدن، خاکِ انبوهی از علل و مناطِ احکام را به توبره کشیده است، تا جایی که به زعم راقم این سطور، نرمافزار اسلام – به شکل تام و تمدنی – بر روی سختافزار مدرنیته، نصب نشده و اجرا نخواهد شد. اینجاست که یا باید فقیهانه، خدای دین را بپذیریم یا روشنفکرانه، خرمای مدرنیته را بخوریم. اگر اما! خداخواهی و خرماخوری کنیم، بیگمان خانه «استحسان» آباد نموده و کبریت بر انبانِ کاهِ فقاهت کشیدهایم.
🔹 از بارزترین نمونهها، ملاک تقصیر در صلاه مسافر است. برخی از فقهپژوهان معاصر، با برداشتی به غایت ناصواب و غیر روشمند، دو ملاک «ثمانیه فراسخ» و «مسیره یوم» را، برای مسافت شرعی استنباط کرده و با استناد به اینکه واژۀ «سفر» در فضای عُسر و حرج تعریف شده و تقصیر با عنوان هدیه الهی در برابر «مشقت» و «تعب» برای مسافر یاد شده است، اینگونه تنقیح کردهاند که چون پیمودن هشت فرسخ با عموم مرکبهای کنونی، مصداق تعب و مشقت نیست، اکنون باید به ملاک «مسیره یوم» تشبث و از معیار «ثمانیه فراسخ» اعراض کرد.
از آن رو که در این فرع فقهی به تفصیل فحص کرده و ادله موافقین و مخالفین را کاویدهام، پنج مهم را به استحضار میرسانم:
۱ – تصریح روایات
🔸 بدیهی است که منصوصات، ملاک و فصل الخطاب ما خواهند بود. با رجوع به همین منصوصات و تشکیل خانواده حدیث، شکی نمیماند که سفر شرعى انحصاراً به حد «ثمانیه فراسخ» تحدید شده است. آن هم بدون کمترین حیثیت و مدخلیتی برای «مسیره یوم». مجموع احادیث چنین مینماید که سرعت مراکب در مقدار مسافتی که نماز در آن شکسته میشود مؤثر نبوده و از ابتدا طرح این مسئله که برای حد تقصیر دو ملاک نصب شده، یک صورتبندی ناصواب و خلاف صریح روایات است.
۲ – «عَیر» و «وُعَیر»
🔹 باب «حَدِّ الْمَسِیر…» از شاهکارهای مرحوم کلینی در تبویب و چینش مرویات فقهی است. چندین روایت معتبرهای که میزان و معیار «تقصیر» را، بر یک موقعیت خاص جغرافیایی، یعنی فاصلۀ «دو کوه عَیر و وُعَیر» جعل کردهاند که الی یوم القیامه، و با تغییر سرعت مراکب، زوال ناپذیر بوده و هیچگونه تبدل و تحولی را در خود راه نمیدهد. (ر.ک: «جَعَلَ حَدَّ الْأَمْیَالِ مِنْ ظِلِّ عَیْرٍ إِلَى ظِلِّ وُعَیْرٍ…»).
چگونه میشود رسول مکرم برای تبیین و تشریحِ موضوعِ حکم، از یک امر ماندگار و ثابتی چون دو کوه «عَیر» و «وُعَیر» کمک بگیرد و ۱۴ قرن، کسانی که فاصلۀ این دو را طی میکردند نمازشان را شکسته میخواندند اما در قرن ۱۴ گفته شود از این پس، کسی از کسانی که همان فاصله را میپیماید حق ندارد نمازش را قصر بخواند؟! (ر.ک: احمد قدسی، گفتگویی درباره حد سفر)
۳ – مُعرف…
🔸 مسیری که در یک روز، قافلهها و مرکبهای عمومی (الغالب علی المسیر) طی میکردند صرفاً معرف و طریقی برای هشت فرسخ بیان شده است، نه اینکه «مسیره یوم» ملاک مستقلی در عرض «ثمانیه فراسخ» نصب شده باشد. از آن رو که «مسیره یوم یا بیاض یوم»، با قوافل و سیر شتران، قابل فهمترین علامت برای «ثمانیه فراسخ» بوده است، از جانب آن حضرت به عنوان مجرا و معرف سنت، نصب شده است. («ر.ک: جَرَتِ السُّنَّهُ بِبَیَاضِ یَوْم…»)
۴ – تحیر در تبدیل زمان به مسافت
🔹 «مسیره یوم» از حیث مبدء و منتهی شدیدا دچار ابهام است. طول روز در فصول مختلف و عرضهای جغرافیایی، سرعت مرکب، کیفیت جاده و محدودیت قانونی در مسیرها، توقفهای بین مسیر و…، جملگی موجب یک ناهمسانی و تزلزل فاحشی در تبدیل زمان به مسافت میشود و ابدا یک ملاک منضبط و دقیق به مکلف نمیدهد. شاهد این مدعا، اختلاف شدید صاحبان این رای است: ۷۰۰ کیلومتر (هادوی تهرانی)، ۸۰۰ کیلومتر (کدیور)، ۵۰۰ کیلومتر (شبیری زنجانی)، بیش از ۱۰۰۰ کیلومتر (سایرین).
۵ – الفاتحه…
🔸 اگر باب این گونه فقاهتورزی مفتوح گردد باید فاتحه شریعت محمدی را خواند. فیالمثل اگر حکمت وجوب جهر در اوقات مُظلمه، «لِیَعْلَمَ الْمَارُّ أَنَّ هُنَاکَ جَمَاعَهً» بیان شده، چرا نشود به سبب تکنولوژی برق و لامپ، فتوا به اخفات صلاه در اوقات مظلمه داد؟! و یا اگر غرض از عده طلاق، «اختلاط نسب و میاه» بیان شده، چرا نتوان با کمک CBC و آزمایش ژنتیک، علیت این مناط را مرتفع و حکم عده طلاق را بلاوجه قلمداد کرد؟!
🔹 باری! این دست برداشتها حاصل کمتوجهی به روایات صریح و اصیل امامیه، و چرباندن پیشفرضهای مدرنیتهساز، بر نگاه عرفی و روشمندِ فقاهی است. تکنولوژی، مشاطه فتانهای است که دامانِ نامداران زیادی را ننگین کرده است. بیش از این مراقب باشیم!
و آخر دعوانا أَن الحَمد للَّه رَب الْعالمین
✍️ علی امیری — ۱۶ ذی القعده ۱۴۴۲
۱. لازم است به تفاوت بین مدرنیته و مدرنیسم توجه شود.
توسعه فناوری جزو مدرنیسم است.
مدرنیته به تغییرات بنیادین در فهم نسبت انسان با عالم اشاره دارد.
۲. به هر حال بشر توانایی سلطه و تسخیر بر خلقت و طبیعت را داراست.
آیا اگر زمانی طی مسیر ۴ فرسخ و ۸ فرسخ در کمتر از دقیقه میسور باشد، عنوان سفر و مسافر بر آن منطبق است؟
۳. شاید آن شاخصهای زمانی و مسافتی، تنها تطبیقات عنوان مسافر باشد.
کما اینکه در فقه عامه نیز که چنان روایاتی نبوده، درباره محدودیت سفر زنان بدون محارم، همان مسافت ۸ فرسخ را معیار دانستهاند.
مخلص کلام، هرگونه نوآوری اجتهادی را با برچسب مدرنیته نرانیم.
البته این دغدغه که نباید مشهورات مدرنیستی موجب بشه ما از اصالت های فقهمون دست بکشیم، خوبه ولی خیلی زیاده روی کردید تو تطبیق. در مورد قصر صلاه مسافر برهانی از قبیل همون براهینی که در فقه اقامه میشه می شه اقامه کرد….
در مورد مبحث قصر، به گمانم لزوما منوط به درگیریِ تکنولوژی با احکام دین (یا اقلا آنچه ما آن را حکم دین می پنداریم) نباشد. قائل به همان هشت فرسخ هم با تکنولوژی عناد نکرده کما اینکه قائل به فلان مقدار کیلومتر نیز چندان در خدمتِ آن نیست.
از قضا اقتضای تکنولوژی دقّت و تحدید است که در قول به هشت فرسخ یافت میشود!
آیا در باب تشخیص والد فرزند نیز برویم از چهره شناس مدد بگیریم بجای آزمایش ژنتیک بهتر است؟ آیا واقعا تکنولوژی در این موارد فقاهت سوز است؟
پس قاعده ی عسر و یسر در اسلام چه زمانی به مدد می آید؟
چه زمانی می توانیم تشخیص عرف از غیرعرف بدهیم؟ آیا توجه به عرف امکانات و تجهیزات و تکنولوژی در زمان بیان حکم، نمیتواند در تشخیص احکام امروز متناسب با تکنولوژی متعارف فعلی در راستای یُسرِ مکلّفین کمک کند؟
واقعاً با آمدن تکنولوژی های آسان کننده، مثل تلسکوپ در مسئله ی رویت، مثل آزمایشات ژنتیک در اختلافات موجود در خصوص تشخیص فرزند و وراثت و …، یا همین وسیله های نقلیه ی سریع مثل ماشین و هواپیما و … در سفر، میتوان به احکام عرفی نظر مجدد کرد، اما مشکل اصلی نبود حجت خدا است که ما را میترساند از وضع احکام جدید وگرنه امکان دارد با ظهور حضرت در شرایط فعلی با بسیاری ازین احکام به عرف رفتار شود.
اگر علت تامه ی حکم تقصیر نماز مسافر، عسر و ترس بوده باشد:
وَإِذَا ضَرَبْتُمْ فِی الْأَرْضِ فَلَیْسَ عَلَیْکُمْ جُنَاحٌ أَن تَقْصُرُوا مِنَ الصَّلَاهِ إِنْ خِفْتُمْ أَن یَفْتِنَکُمُ الَّذِینَ کَفَرُوا إِنَّ الْکَافِرِینَ کَانُوا لَکُمْ عَدُوًّا مُّبِینًا
با این تکنولوژی ها علت حکم برداشته میشود و حکم از موضوع میافتد.
نظرتان در مورد اصالت معیار ۸ فرسخ ، به نظر بنده ، منطقی و محکم است.
آیا مساله ی لیالی مقمره و بلاد کبیره که امام خمینی مطرح نمود ، یا صحت رؤیت هلال با چشم مسلح که اقای خامنه ای قبول دارد ، جزو همینجور مسائل است که به آن اشاره فرمودید؟
با تشکر از حاج اقای امیری
بله، یک ملاک بیان شده نه دو ملاک و آن ملاک: مسیره یوم است.
چرا هشت فرسخ را اصل قرار بدهیم ؟
در روایات بسیاری و مخصوصا همین روایات که در متن ذکر کردید، اولا مسیره یوم را بیان میکند و سپس بعد از سؤال راوی و به عنوان تطبیق، هشت فرسخ را.
فکر کنید در زمان حال، امام (ع) بیان میفرمایند: یک روز راه نماز قصر میشود؛ سپس شخصی میپرسد یک روز راه با وسیلههای مختلف متفاوت است؛ سپس امام (ع) تطبیق میدهند که رفت و آمد عمومی و غالب مردم را حساب کن، مثلا ۹۰۰ کیلومتر، یا: از فلان شهر تا فلان شهر (مانند ظل وعیر)
ارتکاز مخاطبان، خصوصیتی برای هشت فرسخ جز تطبیق بودن آن حساب نمیکند و شما که میخواهید برای آن خصوصیت قائل شوید باید دلیل روشنی بیاورید که بتواند مقابل این ارتکاز بایستد.
درباره مسافت آن هم ملاک غلبه است. یعنی وسیله نقلیه عمومی که عموم مردم با آن مسافرت میکنند چیست. در آن زمان هم ملاک قافلههای عمومی بوده است. همین در روایت ذکر شده است.
نکته مهم دیگر اینکه «مسافر» در زمان حال اصلا بر کسی که هشت فرسخ برود صدق نمیکند؛ در حالیکه ما درباره «مسافر» بحث میکنیم.
قبل از اینکه مدرنیته ای بخواهد باشد شهرت مسیره الیوم بوده است.
آقای امیری با نوشتار ادبی نمی توان مدعی را دلیل کرد تنها کاری ک ادبیات میتواند در نوشتار شما بکند اقناع مخاطبین کم سواد است.
سلام و وقت بخیر
مناظره ای مکتوب میان مرحوم آیت الله دکتر صادقی تهرانی و آقای ابوطالب تجلیل تبریزی از مجتهدین سنتی حوزه قم ، وجود دارد که در آن مرحوم صادقی با استناد به آیات سوره ی بقره و نساء ، قصر نماز را منحصر در خوف و کیفیت نماز میدانند نه کمیّت ( تعداد رکعات ) .
توصیه میکنم اهل علم و طلاب دروس خارج ، حتما این مناظره را مطالعه بفرمایند .
در باب عده طلاق نیز نص صریح آیه و روایات معصومین علیهم السلام بر خلاف فتوای مشهور است :
وَالْمُطَلَّقَاتُ یَتَرَبَّصْنَ بِأَنفُسِهِنَّ ثَلَاثَهَ قُرُوءٍ ۚ وَلَا یَحِلُّ لَهُنَّ أَن یَکْتُمْنَ 👈 ما خَلَقَ اللَّهُ فِی أَرْحَامِهِنَّ 👉 إن کُنَّ یُؤْمِنَّ بِاللَّهِ وَالْیَوْمِ الْآخِرِ ۚ… ﴿٢٢٨﴾
و (گروهی از) زنانِ طلاق داده شده [:آمیزش دیده] باید مدّت سه پاکی و سه حیض انتظار کشند، و اگر به خدا و روز بازپسین ایمان دارند، برای آنان حلال نیست که آنچه را خدا در رحمهاشان آفریده پنهان دارند … ﴿٢٢٨﴾
بقره 👆
آیه ۲۲۸ ـ «المطلقات» که باید پس از طلاق سه قُرء انتظار بکشند تمام طلاق یافتگان را در بر نمى گیرد، بلکه نخست ـ چون پس از آیه ایلاء آمده، و آن هم در انحصار زنانى است که همبسترى با آنها انجام شده ـ تنها زنان مطلقه اى را شامل است که با همسرانشان همبستر شده اند، وانگهى پنهان نمودن آنچه خدا در رحم هاشان آفریده، چنان که مشتمل بر نطفه مستقر در رحم ها مى باشد، جنینى را که احیانا در رحم پدید آمده نیز شامل است. البته در مورد جنین بر حسب کریمه “أن یضعن حملهن” (۶۵:۴) تنها وضع حمل براى ازدواج مجدد کافى است، لیکن در صورت وجود نطفه و استقرارش در رحم و احتمال حمل باید سه قُرء انتظاار بکشند، که اگر چنین شد عده اش تا وضع حمل مى باشد وگرنه همان سه قُرء کافى است.
و اصولاً عِدّه زن در صورت همبسترى و طلاق پس از آن مشروط به احتمال حمل است، که بر اساس آیات و روایاتى ثابت گشته، و اگر عدّه طلاق تنها به جهت احترام زوجیت باشد مرد هم بایستى عده نگه دارد، و نیز زن یائسه مطلقه که سالیان دراز با همسرش مى زیسته باید احترام بیشترى نگه دارد. بنابراین اگر قطعا حملى در کار نباشد، حتى آن جا که مباشرت و همبسترى صورت گرفته، مانند این که رحم زن به طور کلى مسدود و یا برداشته شده و یا مرد خود را از بارورى نطفه اش انداخته باشد، عده اى هم در کار نیست، و تنها عده طلاق در زمینه احتمال حمل است هر چند این احتمال بسیار ضعیف و ناچیز باشد.
ترجمان فرقان جلد اول ذیل آیه ی فوق
همچنین در حدیث صحیح السندی از حضرت امام صادق علیه السلام حکمت و دلیل عده طلاق را احتمال بارداری بیان فرموده که مشخص است وقتی صد در صد بارداری در کار نباشد ، قطعا عده طلاق لازم نیست .
مُحَمَّدُ بْنُ یَعْقُوبَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَحْیَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ اِبْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ عَبْدِ اَللَّهِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ: سَأَلَهُ أَبِی وَ أَنَا حَاضِرٌ عَنْ رَجُلٍ تَزَوَّجَ اِمْرَأَهً فَأُدْخِلَتْ عَلَیْهِ فَلَمْ یَمَسَّهَا وَ لَمْ یَصِلْ إِلَیْهَا حَتَّى طَلَّقَهَا هَلْ عَلَیْهَا عِدَّهٌ مِنْهُ فَقَالَ 👈 إنَّمَا اَلْعِدَّهُ مِنَ اَلْمَاءِ 👉 …
عبد اللّه بن سنان گوید : من و پدرم در حضور امام صادق علیه السّلام بودیم ، پدرم پرسید : اگر کسى ازدواج کند و عروس را به منزل خود بیاورد و قبل از نزدیکى او را طلاق بدهد ، آیا عروس باید عدّه نگه دارد ؟
فرمود: 👈 عدّۀ طلاق ، فقط به جهت دخول نطفۀ شوهر واجب شده است 👉 …
تفصیل وسائل الشیعه إلی تحصیل مسائل الشریعه , جلد۲۱ , صفحه۳۱۹
عنوان باب : الجزء الحادی و العشرون [تتمه کتاب النکاح] أَبْوَابُ اَلْمُهُورِ ۵۴ – بَابُ أَنَّ اَلْمَهْرَ یَجِبُ وَ یَسْتَقِرُّ بِالدُّخُولِ وَ هُوَ اَلْوَطْءُ فِی اَلْفَرْجِ وَ إِنْ لَمْ یُنْزِلْ لاَ بِمَا دُونَهُ مِنَ اَلاِسْتِمْتَاعِ
الکافی , جلد۶ , صفحه۱۰۹
عنوان باب : کتاب الطلاق بَابُ مَا یُوجِبُ اَلْمَهْرَ کَمَلاً
متاسفانه حوزه ی فعلی شیعه و سنی به خاطر طرد کتاب الله تعالی از دروسشان ، هرگز توانایی پاسخ گویی به مشکلات مردم را ندارد !